هنگامي كه گرافيك همنوا با عاشورا مي‌شود


هنر در تمامي كشورها امري است كه فراوان مورد تفكر قرار مي‌گيرد. هنر بيان‌كننده شاكله هويتي يك فرهنگ است. هويت برخاسته از هر ملت نمايانگر وجوه اعتقادي مردم آن سرزمين است. سده‌هاي گذشته آثار مكتوب و تصويري بيانگر اعتقادات مذهبي و اسطوره‌اي و آييني مردمان آن ديار بود. مثال مشخص را مي‌توان در آثاري مشاهده كرد كه از قرون وسطي به رنسانس مي‌آيد و همواره در دل خود بياني برآمده از برداشت‌هاي زماني از مذهب دارد.
به عنوان مثال مسيح در هيات چوپان در قرون وسطي است و پس از آن در رنسانس با تاجي بر سر به سلطان بدل مي‌شود. آثار سده‌هاي ميانه اروپا ردي مطول از تاريخ مسيحيت در غرب را نشان مي‌دهد و همچنين به مردم غربي هويت مي‌بخشد. اين هويت نشأت گرفته از گذشته تاريخي است كه منجر به ياد و حافظه تاريخي مي‌شود. فراموش نكنيم كه حفظ گذشته‌ها چراغ راهي براي پيش رفتن به جلو است. ملتي داراي هويت است كه گذشته خود را تكريم كند و بزرگ بدارد و براي نوآوري از مباني اصول گذشتگان بهره بجويد. تاريخ هنر غرب اين گونه به ما نشان مي‌دهد كه انسان غربي در جهت كشف و شهود دست به تجارب نوين زده است ليكن هويت خود را با اهميت‌تر از هر امري حفظ مي‌كند.
عاشورا بخش بزرگي از فرهنگ ايران زمين را شامل مي‌شود؛ هنري كه به صورت خودجوش در ميان مردم بدون دخالت هيچ قدرت و حكومتي زنده مانده است؛ مراسم آييني‌اي كه تنها به واسطه اعتقادات قوي مردم در طول سده‌ها پر و بال گرفته است و جريان‌ساز شده است. جريان‌سازي هنر عاشورا از منظر جامعه‌شناسي مردم ايران حائز اهميت است. واقعه عاشورا بخشي از كهن فرهنگ ايران شده است. دليل اين زنده ماندن گره خوردن به يك فرايند ماورايي است. اگر هنرمند نقاشي مي‌كند در پي ثواب و اجر است، اگر تعزيه مي‌خواند، در پي نيايش است و در واقع هر آنچه به هنر و خلاقيت هنري عاشورايي باز مي‌گردد يك چرخه تزكيه به همراه دارد. هنرمند با هنرش درون خود را پالايش مي‌كند.
همگام با اتفاقاتي كه براي روزگاران مي‌افتد و حضور هنرها عرصه مستقلي مي‌گيرد و هنرمند از آحاد مردم جدا مي‌شود و از شكل و پيشه‌وري فاصله مي‌گيرد، هنر عاشورايي هم شكل و شمايل خود را بر تن مي‌گيرد. جولانگاه اين هنر عرصه حضور هنرمنداني مي‌شود كه با نگاه‌هاي متفاوت به دنبال تفسيري متفاوت از گذشتگان بودند تا با بررسي چند وجهي، زاويه‌هاي بي‌شمار اين واقعه را كه قيامي سياسي - اجتماعي بود بررسي كنند. جدا از هنرهاي نمايشي، هنرهاي بصري هم نقش خاص خود را ايفا مي‌كردند. هنر مذهبي بررسي مفاهيم يك اتفاق است كه در قالب‌هاي گوناگون مورد توجه واقع مي‌شود. مثالي كه مي‌توان زد از نقاشي غربي است. مصلوب شدن مسيح(ع) از نگاه بي‌نهايت نقاش هر كدام جلوه‌اي خاص و در عين حال متفاوت دارد. هنر مذهبي به دنبال تكرار مكرات نيست، مفاهيم هر كدام هم بايد از منظر و انديشه‌اي خاص نشأت بگيرند.
در هنر تجسمي عاشورايي تصاوير بسياري هستند كه به محض ديده شدن به خاطره تصويري ما پيوند مي‌خورند. نخل سوخته، اسب تنها، پرچم‌هاي بي‌رمق، غروب دلگير، سرهاي به‌نيزه، خيمه‌هاي به آتش افروخته و سرخي و سرخي و سرخي كه به كبودي آسمان رنگ خون مي‌زند. سال‌ها جلوتر با حضور هنر گرافيك در ايران كه سوغات فرنگ بود و خود اين سوغات اساسش با نگاهي شرق‌گرايانه شكل گرفته بود، آثاري نوين شكل گرفت؛ تصويرهايي كه نمادي از يك واقعه بود؛ تصويرگري‌هايي كه يك نشانه جانشين شونده براي مستقيم نشان ندادن حوادث بود. گرافيك عاشورايي بيان اعتقادي بود در قالب طراحي خطوط و تزئين حروف گرافيك عاشورايي كنار هم نشستن دو پديده متفاوت است: اولي هنري مدرن كه با شناخت‌شناسي نوين تصوير همراه است و عجين مي‌شود با اتفاقي كه در دل تاريخ، مبين اصول اعتقادي فرقه‌اي از اسلام كه همان شيعيان است، مي‌شود. گرافيك هنر مدرني است كه زلف گره مي‌ز‌ند با مباني اعتقادي عاشورا. اينكه تا چه حد مي‌تواند گويا باشد و تا كجا مي‌تواند از حيث زيبايي‌شناختي همراه با اين واقعه پيش بيايد مساله مهمي است كه گرافيست‌ها بايد به آن جامه عمل بپوشانند.
گرافيك عاشورايي در حوزه هنري با نگاهي متفاوت روبه‌روست. يكي از اهداف مهم اين سازمان پيشبرد گرافيك عاشورايي است، چرا كه هنر عاشورا بيانگر مصيبتي است كه در دل خود جلوه‌هاي بصري دارد. گاه آن‌قدر واقعه‌اي بار دراماتيك و تصويري دارد كه تنها لازم است هنرمند خود دل در گرو داشته باشد. اين سال‌ها گرافيك عاشورايي سوگواره‌اي به اين ماتم بوده است؛ سوگي بر واقعه نينوا.
مرتضی جهان فکر



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره